فهرست مطالب

معرفت فرهنگی اجتماعی - سال چهاردهم شماره 2 (پیاپی 54، بهار 1402)

نشریه معرفت فرهنگی اجتماعی
سال چهاردهم شماره 2 (پیاپی 54، بهار 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/03/13
  • تعداد عناوین: 8
|
  • میثم بیگدلی *، اصغر اسلامی تنها صفحات 15-38

    آیین سوگواری امام حسین(ع) همواره در تاریخ تحولات اجتماعی و سیاسی جامعه اسلامی نقش بسزایی در جبهه مردمی ایفا کرده و این ناشی از ظرفیت عظیم نهفته در نهضت عاشوراست. بر این اساس این فرضیه به ذهن متبادر می شود که هیات به عنوان الگوی رایج امروزین آیین سوگواری امام حسین(ع) می تواند به مثابه حوزه عمومی قدسی عمل نماید. ازاین رو پژوهش حاضر به چرایی، چیستی و چگونگی هیات به مثابه حوزه عمومی قدسی می پردازد. این پژوهش از مفهوم «حوزه عمومی» یورگن هابرماس بهره گرفته است. با استفاده از روش «تحلیل مضمون» و ابزار مصاحبه، «هیات ثارالله» زنجان برای نمونه مطالعه و بررسی انتخاب شده است. براساس نتایج تحقیق، در نقطه مقابل «حوزه عمومی غربی»، «حوزه عمومی قدسی» قرار دارد که مبتنی بر عقلانیت وحیانی و ارزش های الهی است. مومنان براساس کنش ولایی همراه با مودت و محبت، یکدیگر را به ارزش های الهی فرامی خوانند. کنش ولایی نه تنها عقلانیت، بلکه عاطفه و احساس را نیز دربر می گیرد و صرفا به کنش زبانی اختصاص ندارد، بلکه کنش غیرزبانی را نیز شامل می شود. هیات از طریق «کنش زبانی» (یعنی استفاده از ظرفیت مداحی و سخنرانی) و همچنین «کنش غیرزبانی» همچون فعالیت های اجتماعی در جهت عدالتخواهی، مطالبه گری و محرومیت زدایی می تواند در شکل گیری افکار عمومی و تاثیرگذاری بر ساختار اجتماعی نقش بسزایی ایفا کند.

    کلیدواژگان: حوزه عمومی، هابرماس، عقلانیت ارتباطی، کنش ارتباطی، افکار عمومی، کنش ولایی
  • مریم سلیمانی میمند، حمید حمیدیان *، احمد زارع زردینی، مهدی سلطانی صفحات 39-60

    «سرمایه فرهنگی» متجسد یکی از انواع سرمایه های فرهنگی است که در روش شناسی تحلیل اجتماعی جامعه شناس فرانسوی پیر بوردیو نقشی تعیین کننده دارد. این پژوهش در نظر دارد تا عناصر سرمایه فرهنگی متجسد و ذهنی را در «نهج البلاغه» بررسی و عرضه کند. به عبارت دیگر چطور می توان مصادیق سرمایه فرهنگی اسلامی را بر مبنای نظریه سرمایه فرهنگی را پویش نمود؟ مقاله حاضر با استفاده از روش «تحلیل تماتیک» سرمایه فرهنگی متجسد و ذهنی را در «نهج البلاغه» بررسی کرده است. نتایج حاصل شده بر این اساس است که 20 مضمون اصلی مقایسه ای به صورت 10 مضمون از نظریه بوردیو در مقابل 10 مضمون دیگر از «نهج البلاغه» با یکدیگر مقایسه شده اند. همچنین 24 مضمون فرعی از خوانش «نهج البلاغه» برای قوام بخشیدن به دامنه و ابعاد مضامین به دست آمده و در نهایت از شبکه مضامین به 4 مضمون کلی رسیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد در رویکرد غربی استنباط از «سرمایه فرهنگی» با رویکرد اسلامی دارای تفاوت های ماهوی است؛ بدین صورت که در دیدگاه بوردیو سرمایه فرهنگی با مقاصد دنیوی متناظر است، در حالی که نزد امیرمومنان علی(ع) با تعالی انسان و مقاصد انسانی و اخروی در تناظر است. همچنین سرمایه فرهنگی مدنظر بوردیو جنبه متجسد و عینی دارد و سرمایه فرهنگی از منظر امام جنبه ذهنی و انتزاعی دارد.

    کلیدواژگان: سرمایه، تحلیل تماتیک، سرمایه فرهنگی، نهج البلاغه، امیرمومنان علی(ع)، پیر بوردیو
  • اسماعیل چراغی کوتیانی * صفحات 61-80

    «جمعیت» موضوعی چندبعدی است که به مثابه مسیله ای راهبردی و عاملی مهم در پایایی و پویایی جوامع، مدنظر اندیشمندان اجتماعی قرار گرفته است. در این زمینه علامه مصباح یزدی، فلیسوف اجتماعی برجسته، به ارایه تحلیل های اجتماعی و فرهنگی درخصوص جمعیت پرداخته است. پرسش کانونی این نوشتار از تبیین های اجتماعی و فرهنگی علامه مصباح یزدی درباره جمعیت است. روش گردآوری داده ها «اسنادی و کتابخانه ای» بوده و پردازش داده ها به صورت توصیفی و تحلیلی صورت گرفته است. یافته ها بیانگر آن است که علامه مصباح یزدی اسلام را طرفدار افزایش جمعیت می داند، اما حکم آن را متاثر از شرایط اجتماعی معرفی می کند. از نظر ایشان، جمعیت موضوعی چندبعدی است که برای حل مسایل آن باید کارشناسان علوم گوناگون با یکدیگر همگرایی داشته باشند. ایشان عمده ترین عوامل شکل گیری چالش جمعیت را دو چیز می داند: نخست توطیه دشمنان؛ و دوم گسترش فرهنگ راحت طلبی. از نظر ایشان روحانیت برای جبران کاستی های گذشته دو وظیفه عمده دارد: انجام فعالیت های فرهنگی و علمی؛ و معرفی نتایج تحقیقات به عموم مردم. وی گره اصلی چالش جمعیت را «فرهنگ» و «ضعف دینداری» دانسته است که برای حل آن باید دین و آموزه های دینی تقویت شوند.

    کلیدواژگان: تبیین، تبیین جمعیت شناختی، تبیین اجتماعی فرهنگی، فرهنگ، علامه مصباح یزدی
  • علیرضا خدامی، مهدی راسخی رونیزی * صفحات 81-97

    هدف تحقیق حاضر بررسی عوامل موثر بر هویت اجتماعی دانش آموزان پسر است. نوع تحقیق «کمی» و روش آن «پیمایشی» است. داده ها با تدوین پرسشنامه ای از نمونه آماری 268 نفری از دانش آموزان پایه سوم مقطع متوسطه اول شهر شیراز جمع آوری شدند. هویت اجتماعی در چهار سطح هویت ملی، قومی، دینی و گروهی بررسی شد. در این بررسی از نظریه «هویت اجتماعی» آنتونی گیدنز استفاده شد که براساس آن اعتماد اجتماعی، گستره شبکه ارتباطی فرد در اجتماع، و استفاده از رسانه های جمعی بر هویت اجتماعی تاثیرگذارند. تحلیل آزمون های آماری نشان داد که گستره شبکه ارتباطی فرد در اجتماع، مهم ترین متغیر مستقل تاثیرگذار بر هویت اجتماعی فرد است. همچنین یافته های تحقیق نشان داد میزان درآمد ماهانه خانواده، رشته تحصیلی، شبکه ارتباطی فرد، رسانه های جمعی، اعتماد اجتماعی و سرانجام استفاده از وسایل ارتباط جمعی بر هویت اجتماعی دانش آموزان تاثیر می گذارند. در نهایت الگوی «رگرسیون خطی چندگانه» نشان داد که متغیرهای وابسته پژوهش توانسته اند 41 درصد از واریانس هویت اجتماعی را تبیین کنند.

    کلیدواژگان: هویت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، رسانه های جمعی، دانش آموزان پسر، شیراز
  • سید محمدرضا میرصانع *، محمدحسن جعفری، حسن خجسته صفحات 99-118

    منظور از «ارزش های اسلامی» در پژوهش حاضر ارزش های «اخلاقی» برگرفته از اسلام است. از این منظر «ارزش اسلامی» یک فعل اختیاری مطلوب و متعالی است که مطلوبیت آن از مبانی و بینش های اسلامی نشیت گرفته و انجام آن انسان را به اهداف والا و کمال حقیقی خویش (یعنی قرب خداوند متعال) نایل می گرداند. ارزش های اسلامی بر نظریه ها و روش های عملی مدیران مسلمان، از جمله مدیران عرصه رسانه تاثیر گذاشته، به حرکت آنها جهت می دهد. ازاین رو برای تدوین دانش «مدیریت اسلامی رسانه» و اعمال آن، باید ارزش های اسلامی مرتبط با مدیریت رسانه را شناخت و آنها را به کار بست. ارزش های اسلامی خاص حاکم بر فرایند برنامه ریزی در سازمان رسانه ای، به ویژه مرحله آغازین آن، یعنی «شناسایی وضعیت مطلوب»، بخش مهمی از ارزش های مرتبط با مدیریت رسانه هستند که به سبب تمایزهای چشمگیر برنامه ریزی در سازمان های رسانه ای نسبت به دیگر سازمان ها، واکاوی و شناسایی آنها ضروری می نماید. ازاین رو مسیله پژوهش حاضر آن است که «ارزش های اسلامی خاص حاکم بر شناسایی وضعیت مطلوب در سازمان های رسانه ای، به ویژه از منظر قرآن کریم کدام اند؟» برای یافتن پاسخ، پژوهشگر به کمک روش «اجتهادی» به بررسی آیات قرآن کریم پرداخته و به فراخور توان خویش، ارزش های ذیل را شناسایی و استخراج نموده است: 1. «شناخت رسالت و ماموریت های اساسی سازمان رسانه ای اسلامی» که مهم ترین مصداق آن «بلاغ مبین»، «تعلیم حکمت»، «موعظه» و «دعوت» است. 2. «شناخت انواع اصلی مخاطبان سازمان رسانه ای اسلامی» که چارچوب راهگشایی برای طی مسیر «مخاطب شناسی» ارایه می نماید. 3. «اتخاذ چشم انداز جهانی از لحاظ گستردگی مخاطبان» که به کمک پیشرفت های ارتباطاتی کنونی دستیابی به این چشم انداز تسهیل شده است. 4. «تقدیم مصالح معنوی مخاطبان بر اهداف مادی سازمان»، به ویژه در مسیله مهم درآمد و کسب سود سازمان از مخاطبان.

    کلیدواژگان: مدیریت رسانه، برنامه ریزی در سازمان رسانه ای، شناسایی وضعیت مطلوب، ارزش های اسلامی، نظام ارزشی اسلام
  • مصطفی همدانی * صفحات 119-138

    یورگن هابرماس از آخرین بازماندگان مکتب فرانکفورت است که اندیشه هایش در حوزه علوم اجتماعی شهرت جهانی دارد. این نوشتار با کمک روش توصیفی تحلیلی و نیز «تحلیل انتقادی» نظریه فرهنگی هابرماس، امکان سیاست گذاری براساس آن و نیز دلالت های سیاست گذارانه آن را در قالب سه پرسش توضیح داده و در ادامه، این دلالت ها را در قالب دو پرسش به چالش کشیده است. این نوشتار از دو منظر نقد شده است: اول. علوم فرهنگ شناختی و سیاست گذاری و دوم. موضع دینی با تاکید بر قرآن و حدیث و رهیافت ارتباط درون فردی به مثابه یکی از الگوهای ارتباطی برجسته در معارف قرآنی و حدیثی. این تحقیق نشان داده است که گرچه نظریه فرهنگی هابرماس در مرتبه مفهومی و تحلیلی در تولید سیاست های فرهنگی، تواناست، اما در مرتبه کارایی و اجرایی، این سیاست ها بسیار انتزاعی و دور از واقع هستند؛ زیرا ضمانت اجرایی ندارند و تحقق آنها دور از دسترس است. پیشنهاد این تحقیق اصلاح ارتباط اجتماعی انسان ها و حوزه عمومی براساس تصحیح ارتباط درون فردی و در حوزه خصوصی است و تصحیح این ارتباط نیز تنها در گرو ارتباط خالصانه با خداوند است.

    کلیدواژگان: نظریه فرهنگی، یورگن هابرماس، انسان شناسی، سیاست فرهنگی، سیاست گذاری، ارتباط درون فردی
  • عبدالله زکی *، حمید پارسانیا صفحات 139-159

    «توسعه فرهنگی» اساس توسعه و پیشرفت جامعه را تشکیل می دهد و هدف اصلی آن خوداتکایی فرد و جامعه است. خانواده به مثابه سلول بنیادی جامعه نقش اساسی در پرورش فرد و جامعه دارد. اصولا جامعه سالم از خانواده سالم و خانواده سالم از افراد سالم تشکیل می گردد. با این حال، در بیشتر برنامه های توسعه به صورت کلی و توسعه فرهنگی به صورت خاص، به خانواده کمتر توجه شده است. این نوشتار با روش «تحلیل اسنادی» به بررسی نقش خانواده در توسعه فرهنگی براساس آموزه های اسلامی پرداخته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که با توجه به شاخص های متعدد توسعه فرهنگی (نظیر اعتماد به نفس، آزادی اندیشه، تساوی در برابر قانون، علم آموزی، خلاقیت، مشارکت، نفی سلطه، احترام به عقاید و نظرات دیگران) خانواده در تمام آنها به صورت مستقیم تاثیر گذار است. ازاین رو براساس آموزه های اسلامی جایگاه خانواده به مثابه یکی از نهاد های مهم اجتماعی در توسعه فرهنگی بسیار برجسته است.

    کلیدواژگان: فرهنگ، توسعه فرهنگی، خانواده، خودباوری، پالایش فرهنگی، ارتباط آگاهانه با دیگر فرهنگ ها